دانلود مقاله نامه نزار قباني به جمال عبدالناصر

دانلود مقاله نامه نزار قباني به جمال عبدالناصر

0 7.9k
دانلود مقاله نامه نزار قباني به جمال عبدالناصر

با دانلود مقاله در مورد نامه نزار قباني به جمال عبدالناصر در خدمت شما عزیزان هستیم.این مقاله نامه نزار قباني به جمال عبدالناصر را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود مقاله نامه نزار قباني به جمال عبدالناصر ادامه مطالب را بخوانید.

نام فایل:مقاله در مورد نامه نزار قباني به جمال عبدالناصر

فرمت فایل:word و قابل ویرایش

تعداد صفحات فایل:3 صفحه

قسمتی از فایل:

     داستان من و شعر كتابي است كه ترجمه فارسي اش بيش از دو دهه قبل منتشر شده بود و اكنون بار ديگر از سوي انتشارات توس منتشرمي شود و اين بار البته با افزوده يي بر آن كه نامه «نزار قباني» است به «جمال عبدالناصر» در شكايت از سانسور شعر او و به قول خودش «رفتار خصمانه يي كه مقامات رسمي مصر» با اين شاعر بزرگ و تاثيرگذار عرب داشته اند. در ادامه اين نامه نيز پاسخ «جمال عبدالناصر» آمده است. اين نامه و پاسخ آن، در چاپ جديد ترجمه «داستان من و شعر» نزار قباني آمده است و اكنون متن آن را در اين جا مي خوانيد.

    
    نزار قباني در اين نامه گلايه مي كند از كساني كه شعر و تخيل شاعرانه اش را محصور كرده اند و براي از ميان برداشتن اين حصر، از «جمال عبدالناصر» مدد مي جويد و قضاوت در مورد شعر خود را به او مي سپارد. او در مقدمه همين نامه مي نويسد: «عبدالناصر در كنار من ايستاد و حصاري رسمي را كه مي كوشيد مرا از مصر جدا سازد درهم شكست. اين حصار ناشي از تحريك و الهام برخي از «دوستان» بود كه از دامنه محبوبيت من در مصر خشنود نبودند و بهترين راه جلوگيري از نفوذ شعري من و شكستن پل هايم را به جانب مردم مصر، دشمن ساختن حكومت مصر با من مي ديدند چندان كه حتي يكي از آنان در مقاله يي در يكي از مجلات قاهره از وزارت اطلاعات مصر خواست كتاب هاي مرا بسوزانند و از پخش آواز اشعارم از ايستگاه هاي راديو قاهره خودداري شود و نامم جزء كساني كه از ورود به مصر ممنوع اند قرار گيرد. وقتي احساس كردم حمله آنان از حدود انتقاد و گفت وگوي مردم متمدن خارج شده و به مرز سعايت رسيده، مصمم شدم كه به طور مستقيم به رئيس جمهور عبدالناصر رو آورم از اين رو نامه زير را به او نوشتم.»
    
    
    
    حضرت رئيس جمهور جمال عبدالناصر
    
    در اين روزها كه اعصاب ما خرد شده و غم ها از هر سو ما را محاصره كرده، شاعري عرب- كه امروز از طرف مقامات رسمي جمهوري متحده عربي در معرض ظلمي واقع شده غكه در تاريخ ظلم نظير نداردف - به تو نامه مي نويسد.
    
    شرح قضيه آن است كه من پس از شكست پنجم حزيران شعري تحت عنوان «هوامش علي دفتر النكسه» سرودم و در آن عصاره غم و دلشكستگي خود را گنجاندم و مواضع درد را در پيكر قوم عرب آشكار ساختم. زيرا معتقدم آنچه ما به آن دچار شديم با پنهان شدن و فرار درمان نمي شود بلكه از راه روبه رو شدن كامل با عيب ها و بدي هايمان علاج مي پذيرد.
    
    اگر فرياد من به لحني تند و گزنده بود- و قبلاً اعتراف مي كنم كه چنين بود- فرياد بسته به شدت ضربه و خونريزي بسته به عمق جراحت است. حضرت رئيس جمهور، در بين ما كيست كه بعد از پنجم حزيران فرياد برنياورده است؟
    
    كدام يك از عرب ها آسمان را با ناخن هايش نخراشيده است؟
    
    چه كسي از ما از خودش و جامه اش و سايه اش بر زمين متنفر نشده است؟
    
    شعر من كوششي بود براي تجديدنظر در ارزيابي ما عرب ها آنچنان كه هستيم، دور از ادعا و مبالغه و احساسات و نيز كوششي بود براي ساختن فكر جديد قوم عرب به صورتي كه چهره و اندام او با پيش از پنجم حزيران فرق داشته باشد.

4,000 تومان