دانلود تحقیق درمورد حق شرط در معاهدات بين المللى
با دانلود تحقیق در مورد حق شرط در معاهدات بين المللى در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق حق شرط در معاهدات بين المللى را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق حق شرط در معاهدات بين المللى ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد حق شرط در معاهدات بين المللى
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:34 صفحه
قسمتی از فایل:
چكيده
بحثحق شرط به لحاظ استحكام و التزام معاهدات بينالمللى جايگاه مهمى در توثيق و التزام رويه دولتها در پايدارى معاهدات دارد. مقالهاى كه در پيش روى داريد تحقيقى پيرامون حق شرط از ديدگاه كنوانسيون وين و اسلام است.
اين مقاله در دو بخش بيانگر آن خواهد بود كه طبق مقررات كنوانسيون وين و مبانى حقوقى اسلام، اصل بر اعمال حق شرط در معاهدات بينالمللى است مگر آنكه بر طبق قانون يا عرف بينالمللى استثنائى بر اعمال آن وارد شود و بطور كلى تاسيس حق شرط جهت مشاركت هر چه بيشتر دولتها در فرآيند قانونمند ساختن فراگير جامعه جهانى ضرورى است.
مقدمه
تاريخ حقوق و روابط بين الملل بيانگر اين واقعيت است كه پس از سقوط امپراطورى روم تعداد زيادى كشورهاى مستقل در اثر تجزيه آن ايجاد شدند، آنگاه قواعد و اصولى را كه در زمان امپراطورى روم بين آنها مرسوم بود در روابط خارجى خود مؤثر قرار دادند.
قرن هفدهم لزوم يك سلسله قواعد وقوانين مدون در روابط بين كشورهاى اروپايى موجب شد كه عقايد و نظريات گروسيوس هلندى نفوذ جهانى يابد گروسيوس (3) با كتاب خود تحت عنوان «حقوق جنگ و صلح» توجه كشورها را بسوى اين رشته جديد از حقوق جلب كرد و در اروپا لقب پدر حقوق بين الملل را گرفت. (4)
بهر شكل حقوق بين الملل تا اواخر قرن نوزدهم حقوق بين الملل اروپايى است كه اغلب بعنوان حقوق عمومى اروپا (5) بكار برده مىشد ساير كشورها ممكن بود طرف قرار داد با كشورهاى اروپايى باشند ولى اغلب اين قرار دادها تحميلى بوده و منابع آنان در قرار دادها ملحوظ نمىگرديد.
اما پيدايش و گسترش قدرتهاى متعدد در صحنه بين الملل موجب گرديد تاجهان شاهد تعارض و توازن قدرتها باشد بويژه آنكه در دو واقعه خونين و اسف بار جنگهاى جهانى اول و دوم كشورهاى قدرتمند به اين نتيجه رسيدند كه زندگى اجتماعى انسانها و دولتها در سطح بينالمللى بر پايه اصالت قدرت ممكن نيستبلكه اين تئورى جهان را به سوى فقر و نابودى مىكشاند و تنها قانونمند ساختن روابط بين الملل ضامن آرامش و امنيت ملتها و مهار قدرتها است. بنابراين دولتها در جهت اين مهم تلاشهاى فراوانى را آغاز كردند تا آنجا كه تاسيس جامعه ملل، ديوان دائمى دادگسترى سازمان ملل متحد، ديوان بينالمللى دادگسترى و تدوين كنوانسيون حقوق معاهدات، حقوق درياها و دهها مباحثحقوق بين الملل از دست آوردهاى انديشه قانونمند ساختن حيات بشرى در جامعه جهانى گرديد.
در اين بين، حقوق معاهدات كه بر مبناى توازن بينالمللى قدرتها و احترام متقابل به حقوق يكديگر وتساوى حاكميتها شكل گرفته است مهمترين ره آورد عصر قانونمندى روابط دولتها را پديد آورد اكنون قريب به بيش از سى هزار معاهده از سال 1946 به اين طرف در سازمان ملل به ثبت رسيده است (6) كه تا سالهاى اخير حقوق حاكم بر انعقاد آنها حقوق بين الملل عرفى بوده است. اما كنوانسيون وين 1969 درباره معاهدات كه از سال 1980 لازم الاجراء گرديد اين بخش هم حقوق بين الملل را تدوين و توسعه داده است.
اما همواره اين نگرانى براى كشورهاى دنيا كه بامكاتب فكرى و حقوقى گوناگون كنار هم قرار مىگرفتند وجود داشته كه چگونه با آن همه اختلاف در تفكر حقوقى و منافع ملى به يكباره بر سر يك كنوانسيون يامعاهده بدون هيچ كم و كاستى توافق كنند و هيچ استثنائى براى خود در قبال مقررات و مصوبات توافقات بينالمللى قائل نباشد.