دانلود تحقیق درمورد سفرنامه ناصر خسرو
با دانلود تحقیق در مورد سفرنامه ناصر خسرو در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق سفرنامه ناصر خسرو را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق سفرنامه ناصر خسرو ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد سفرنامه ناصر خسرو
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:33 صفحه
قسمتی از فایل:
جده - شهرى بزرگ است و بارهاى حصين دارد، برلب دريا، و در او پنج هزار مرد باشد. بر شمال دريا نهاده است و بازارهاى نيك دارد. و قبله مسجد آدينه سوى مشرق است و بيرون از شهر هيچ عمارت نيست الا مسجدى كه معروف استبه مسجد رسول عليه الصلوة و السلام. و دو دروازه استشهر را: يكى سوى مشرق كه رو با مكه دارد و ديگر سوى مغرب كه رو با دريا دارد. و اگر از جده بر لب دريا سوى جنوب بروند به يمن رسند، به شهر صعده، و تا آنجا پنجاه فرسنگ است. و اگر سوى شمال روند به شهر جار رسند، كه از حجاز است. و بدين شهر جده نه درخت است و نه زرع، هرچه به كار آيد از رستا آرند. و از آنجا تا مكه دوازده فرسنگ است. و امير جده بنده امير مكه بود و او را تاج المعالى بن ابى الفتوح مىگفتند. و مدينه را هم امير، وى بود. و من به نزديك امير جده شدم و با من كرامت كرد، و آن قدر باجى كه به من مىرسيد از من معاف داشت و نخواست، چنانكه از دروازه مسلم گذر كردم. و چيزى به مكه نوشت كه: اين مردى دانشمند است از وى چيزى نشايد بستدن.
روز آدينه نماز ديگر از جده برفتيم. يك شنبه سلخ جمادى الآخرة به در شهر مكه رسيديم. و از نواحى حجاز و يمن خلق بسيار، عمره را، درمكه حاضر باشند اول رجب، و آن موسمى عظيم باشد. و عيد رمضان همچنين. و به وقتحج [نيز] بيايند. و چون راه ايشان نزديك و سهل است، هر سال سه بار بيايند.
صفتشهر مكه، شرفها الله تعالى - شهر مكه اندر ميان كوهها نهاده است نه بلند. و از هر جانب كه به شهر روند تا به مكه نرسند نتوان ديد. و بلندترين كوهى كه به مكه نزديك است كوه ابوقبيس است، و آن چون گنبدى گرد است چنانكه اگر از پاى آن تيرى بيندازند بر سر رسد، و در مشرقى شهر افتاده است، چنانكه چون در مسجد حرام باشند، به دى ماه، آفتاب از سر آن برآيد. و بر سر آن ميلى است از سنگ برآورده، گويند ابراهيم، عليه السلام، برآورده است. و اين عرصه كه در ميان كوه استشهر است، دو تير پرتاب در دو بيش نيست. و مسجد حرام به ميانه اين فراخناى اندر است. و گرد بر گرد مسجد حرام شهر است و كوچهها و بازارها و هر كجا رخنهاى به ميان كوه در است ديوار باره ساختهاند و دروازه برنهاده. و اندرشهر هيچ درخت نيست، مگر بر در مسجد حرام، كه سوى مغرب است، كه آن را باب ابراهيم خوانند بر سر چاهى درختى چند بلند است و بزرگ شده. و از مسجد حرام بر جانب مشرق بازارى بزرگ كشيده است، از جنوب سوى شمال و بر سر بازار از جانب جنوب كوه ابوقبيس است و دامن كوه ابوقبيس صفاست، و آن چنان است كه دامن كوه را همچون درجات بزرگ كردهاند، و سنگها به ترتيب رانده كه بر آن آستانهها روند خلق، و دعا كنند، و آنچه مىگويند، «صفا و مروه كنند»، آن است. و به آخر بازار از جانب شمال كوه مروه است و آن اندك بالاى است، و بر او خانههاى بسيار ساختهاند، و در ميان شهر است. و در اين بازار بدوند، از اين سر تا بدان سر. و چون كسى عمره خواهد كرد، اگر از جاى دور آيد، به نيم فرسنگى مكه هر جا ميلها كردهاند و مسجدها ساخته، كه عمره را از آنجا احرام گيرند. و احرام گرفتن آن باشد كه، جامه دوخته از تن بيرون كنند و ازارى بر ميان بندند، و ازارى ديگر يا چادرى بر خويشتن در پيچند و به آوازى بلند مىگويند كه: «لبيك اللهم لبيك» و سوى مكه مىآيند. و اگر كسى به مكه باشد و خواهد كه عمره كند تا بدان ميلها برود و از آنجا احرام گيرد و لبيك مىزند و به مكه درآيد به نيت عمره.