دانلود مقاله درمورد نقش و جایگاه حقوق بشر به عنوان قدرت نرم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا
با دانلود مقاله در مورد نقش و جایگاه حقوق بشر به عنوان قدرت نرم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا در خدمت شما عزیزان هستیم.این مقاله نقش و جایگاه حقوق بشر به عنوان قدرت نرم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود مقاله نقش و جایگاه حقوق بشر به عنوان قدرت نرم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:مقاله در مورد نقش و جایگاه حقوق بشر به عنوان قدرت نرم در سیاست خاورمیانه ای آمریکا
فرمت فایل: word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:23 صفحه
قسمتی از فایل:
چکیده
تحولات نظام بین الملل در دوران اخیر، گسترش جایگاه حقوق بشر و تغییر ماهیت این حقوق را از مسئله ای فکری و ذهنی به رویکردی حیاتی و استراتژیک که با حیات سیاسی کشورها پیوند داشته را نشان می دهد.امروزه شاهد تعمیق جایگاه حقوق بشر در سیاست خارجی کشورها در معنای عمودی و به تبع آن، تحول حاکمیت مطلق دولت ها و تبلور آن در معنای مسئولیت دولت هستیم. مضامین و آموزه های لیبرالیستی که ریشه در سنت ها و ارزش های آمریکا دارد، حقوق بشر را به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در سیاست خارجی این کشور نهادینه ساخته است.با این رویکرد در تحلیل سیاست خارجی آمریکا بر مبنای قدرت نرم، خاورمیانه در صدر سیاست خارجی حقوق بشری این کشور قرار می گیرد. تاریخچه خاورمیانه نیز با وجود داشتن تمدن، کانون گفتمان های متنوع فرهنگی و دینی بودن، به علت استبداد سیاسی و استعمار خارجی بر پیکره جامعه انسانی منطقه در رعایت نکردن حقوق بشر زخمی برجای گذاشته است که این مسئله دستاویز مناسبی برای اعمال فشار قدرت های بزرگ بر این منطقه شده است. در این زمینه، خاورمیانه به عنوان مخاطب اصلی سیاست حقوق بشری آمریکا در قالب سنت ویلسونیسم با رویکرد لیبرالی مطرح و به کارگیری قدرت نرم در چارچوب دیپلماسی عمومی به عنوان اصل سامان دهنده سیاست خارجی ایالات متحده صورت بندی شده است.
واژگان کلیدی: حقوق بشر، خاورمیانه، سیاست خارجی آمریکا، قدرت نرم.
مقدمه
تاریخچه حقوق و آزادی های عمومی با توجه به مفاهیم آزادی، کرامت انسانی وحرمت بشری از همان آغاز خلقت هم راه بشر بوده است که نتیجه این اندیشه ها در قالب صدور اعلامیه ها، قراردادهای بین المللی و مقررات حقوق داخلی کشورهای مختلف، جلوه خارجی به خود گرفته است و سرانجام به شکل گیری مجموعه ای تأثیرگذار از قوانین بین المللی و عرف دیپلماتیک منتهی شده است (خسروی، 1388، ص 182). این مسئله درجای خود به گسترش و تعمیق هرچه بیشتر ایده حقوق بشر منجر شده است و در قالب سه نسل قابل بیان است که می توان گفت حقوق نسل اول و دوم اساساً به افراد تعلق دارد درحالی که حقوق نسل سوم بر بعد جمعی استوار و مربوط به مردم است (بیلیس، 1383، ص 1337). اگرچه مفهوم حقوق بشر از نظر تاریخی به دوره های گذشته باز می گردد؛ مؤلفه ای تأثیرگذار در نظام بین الملل و ابزار جدیدی در سیاست خارجی کشورها شناخته شده و به بخش جدایی ناپذیری از تعاملات خارجی و بین المللی دولت ها تبدیل شده است. در این میان با توجه به خواستگاه فلسفی حقوق بشر در مکتب لیبرالیسم و تأثیر آن بر سیاست خارجی کشورهای پیروی این اندیشه، عاملی پیونددهنده در دیدگاهی شان (مکتب سازه انگاری) و کاربرد آن به شکل ابزاری در چارچوب قدرت نرم در جهت پیشبرد منافع ملی این کشورها را می توان زیاد مشاهده کرد. شاید بتوان این گونه بیان کرد که حقوق بشر در قرن 21 تبدیل به یک زبان بین المللی شده و سیاست خارجی ایالات متحده نیز، از این قاعده در دوره های تاریخی خود مستثنا نبوده است.
باتوجه به این مباحث، سؤال اصلی مقاله معطوف به این موضوع است که جایگاه حقوق بشر به عنوان قدرت نرم در سیاست خاورمیانه ای ایالات متحده چگونه قابل ارزیابی است؟ نوشتار حاضر درپی روشن کردن این فرضیه است که امروزه میان سیاست خارجی آمریکا، حقوق بشر و قدرت نرم یک رابطه سه وجهی را می توان بازشناسی کرد که در این زمینه ایالات متحده از حقوق بشر در چارچوب قدرت نرم دریک رابطه هم پوشانی به عنوان اهرم فشار علیه کشورهای خاورمیانه استفاده می کند.